سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زین به پشت

دقیقا یادم میاد،به حدی بدنم بر اثر گوش درد لعنتی ضعیف شده بود که 100 متر میدویدم از حال میرفتم.

به حدی که بعد از بهبودی تا 2 سال بدنم کشش بازگشت به حالت قبل رو نداشت و با وجود این من به ورزش مورد علاقم که فوتبال بود میپرداختم.

بر اساس تجربه قبلی که از من داشتن فکر میکردند من همون بازیکن سابقم و کلی ازمن انتظار داشتند.اما من نه تنها در اون حد نبودم ،که در حد کسانی که 5 ، 6 سال از خودم کوچکتر بودن هم بازی نمیکردم.

همونطوری که میدونید بدون قدرت بدنی فوتبال یعنی هیچ و من هم همون هیچ بودم.اونهایی که من رو تو مسابقات به عنوان کاپیتان قبول داشتند و خیلی از من حساب میبردند، حالا  تو تمرینات معمولی هم من رو بازی نمیدادند و من تنها کسی بودم که از رو نیمکت با حسرت تمرین بچه ها رو نگاه میکردم.

یکی میگفت قدت که خوبه بیا دستکش دستت کن دروازه بان شو ، یکی دیگه میگفت بیا ببوس بزار کنار،خلاصه وضعی شده بود.

و اون موقع بود که فهمیدم که زین به پشتی چقدر سخته ...


فوتبال یا جنگ گلادیاتورها

دیروز با بر و بچه ها رفتیم  فوتبال.ازبازیهای قبل مچ پای راستم درد میکرد ، مچ پای چپم تازه خوب شده بود و کمرم هم کمی کوفته شده ، کنار ران پاهام خراشیده شده  وساق پاهام هم ضربه دیده بود .اما من توجه ای بهشون نمیکردم.
 تو اوج بازی احساس درد میکردم اما بازی رو به هر نحوی بود ادامه دادم.
آخرش بازی رو با اختلاف زیاد بردیم اما به چه قیمتی، وقتی اومدم خونه و مچ پام رو دیدم که به اندازه یه سیب زمینی ورم کرده بود.شک نکردم که کارپام تمومه. 
یک ساعت پاهام رو تو آب گرم ماساژ دادم تا فقط دردش کمتر شد و با بانداژ بستمش.
مطمئنم اگه میرفتم دکتر پاهام رو از مچ قطع میکرد و اصلا هم حوصله دکتر رفتن ندارم ، و اصولا به این عقیده دارم که دکتر خوب انگشت شماره.
الان ورمش  کمتر شده و امیدوارم به بازی آینده .  :)
وقتی ورزش از حد تفریح فراتر میره ،(حالا هر ورزشی باشه) بی شباهت به جنگ گلادیاتورها نیست ، که دو طرف تا سرحد توان با هم میجنگند.

سالی نو با برنامه ای نو

اینکه برای بعضیها سال نو با سال قبل و سالهای قبلترش هیچ فرقی نداره مایه تاسف و حتی تاثره.

اونهایی که با سختی زندگی دارند دست و پنجه نرم میکنند چه فرقی براشون میکنه سال نو شده ؟

چرا بعضیها اصلا نباید معنی سختی و رنح رو بچشند؟  و معنی نداری رو بفهمند؟

اسم این رو چه میشه گذاشت؟

آزمایش الهی ‍، تقدبر شخصی

راستی که تو چه دنیای مملو ار بی عدالتی زندگی میکنیم.


سال نو همگی مبارک

سالی دیگر از زندگی ما گذشت.امیدوارم سال خوبی رو پشت سر گذاشته باشید و سال جدید پر باشه از شادی و خنده وسلامتی برای شما.

یادم میاد وقتی بچه بودم این ایام رو واسه عیدی و مسافرت خیلی دوست داشتم.اما با گذشت زمان  و مرور نوروزهای مکرر نوروز شد روزی برای یه تحول در زندگی و بیرون اومدن از زورمرگی همیشگی که بیشتر ما آدمها  اسیر اون شدیم .


آیا باد آورده را باد خواهد برد؟

خبر از سایت بازتاب بود. واینبار یکی دیگر از خطوط قرمز خودنمایی میکرد. و چه خط قرمزی!

خطوط قرمز آنچنان ما را احاطه کرده اند که قدمی بی توجه به این خطوط امکان ندارد.خط قرمز این بار سیاسی نبود.اینبار بر خلاف دفعات قبل اقتصادی و با ثروتی باور نکردنی!

اگر علم دارید ولی ثروت ندارید ،مواظب خطوط قرمز باشید.

یا حق

 


عقب ماندگی

چرا ما اینجا هستیم که نباید باشیم و کشورهایی مثل ژاپن و آلمان اونجایی هستند که ما هم باید باشیم اما نیستیم؟براستی آیا یکی از اهداف ما این نیست که مثل این کشورها پیشرفت کنیم؟پس هدف این همه انقلاب و کودتا در این 100 سال قبل چه بوده؟آیا هدف جز این بوده که عدالت به تمام معنا به کاملترین وجه به اجرا در آید؟پس کجاست آن عدالت؟کجاست  آن پیشرفت؟کجایند آن همه متخصص ایرانی که ما به آنها افتخار میکنیم؟آیا نباید سرزمین پدری خود را آباد کنند؟باید گریست بر این همه نابرابری ،بر این همه شعار پوچ. گریست بر مظلومیت عدالت  علی (ع) 

ای فوتبال ای هلو

مجری یکی از شبکه های سیما در یکی از برنامه های ورزشی بعد از این که به معرفی رشته مورد بحث در اون برنامه پرداخت (که اون رشته ورزشی فوتبال هم نبود) بعلت درگذشت مجید سبزی، مربی جوانان پیروزی، یه یادی هم از اون مرحوم کرد و در ادامه از وضعیت دو تیم بزرگ پایتخت ابراز نارضایتی کرد و آرزومند این شد که که اون دو تیم دوباره به روز های اوج خودشون برگردند و در نهایت فوتبال ایران پیشرفت کنه. و الی آخر...

خوب از این حرف مجری محترم چی میشه برداشت کرد:

1.فوتبال ما تو همین 2 تا تیم خلاصه میشه(حالا فلان تیم شهرستانی مثل برزیل هم فوتبال بازی کنه فایده ای برای فوتبال ما نداره)

2.فلان بازیکن ما توی یه تیم شهرستانی خدای فوتبال هم باشه، تا کوچ نکنه و به یکی از این 2 تا تیم نیاد ،بدرد لای جرز هم نمیخوره

3.علت پسرفت ما تو این چند سال همین تیمهای شهرستانی و تیمهای کم طرفدار تهرانی هستند که با برنامه ریزی های خودشون باعث شدند که تیمهاشون اوج بگیرند و بنده خدا اون 2 تا تیم رو پشت سربزارن و اصولا  تیمهای دیگه باید طوری برنامه ریزی کنند که همیشه پشت سر این 2 تا تیم حرکت کنند تا خدای نکرده فوتبال ما از مسیر درستش منحرف نشه

4. و در نهایت ، و ایشالا با اوج گیری این 2 تیم کار کساد تلوزیون و مجری های محترمش دوباره رونق بگیره و  از کسادی موجود در بیاد.

آمین یا رب العالمین


بحران هسته ای

هرچی خواستم که سیاسی بازی در نیارم دیدم نمیشه.اصلا تقصیر من نیست که از ما بهتران همه چی رو سیاسی کردند.و بقیه باید بشینن ببینن از ما بهتران افسار رو به کدوم سمت میکشونن.اصلا بقیه نباید از سیاست حرفی بمیون بیارن.حتی اگر این سیاست به مرگ و زندگیشون بستگی داشته باشه.کیه که از داشتن علوم مربوط به انرژی هسته ای بدش بیاد.ولی انرژی هسته ای به چه قیمتی؟همتون راجع به بحران هسته ای خبر دارید.بحرانی که داره کم کم به جاهای باریک کشیده میشه.اصلا نمی تونم تصور یه جنگ دیگه رو تو فکرم جا بدم.جالب که همه کشورهای دنیا سکوت کردند و به نوعی به این جنگ راضی هستند.جنگ سر هر چی که باشه جز بدبختی و فلاکت و آوارگی ارمغانی نداره. درتاریخ از دلاوری ایرانیان در جنگ ها  حرفهای زیادی زده شده.اما اگه بخوایم تاریخ رو ورق بزنیم  یه جنگ بی شباهت به وضعیت کنونی ما نیست.


سلام

نمردیم و چشممون به جمال پارسی بلاگ هم روشن شد.قبل از اینکه بخوام تو این وبلاگ ثبت نام کنم قوانین اونو خوندم.باید بگم دوستان خیلی حواسشون باشه تو ثبت نام تو یه همچین وبلاگهایی مشخصات کامل رو وارد نکنند.واگه حرف سیاسی دارند واسه گفتن اصلا اینجا جای نوشتنش نیست.به هر حال اینگونه وبلاگها به راحتی آب خوردن مشخصات فرد رو لو میدن.اما واسه چیزهای دیگه غیر از سیاست ودین محل خوبی هستند.البته منظور از دین به چالش کشیدن اون است وگرنه تعریف از دین که جای خود دارد.غیر از این موارد از هرچه دله تنگت میخواهد بنویس.نهایت ماجرا وبلاگ رو مسدود میکنند.که اونم به راحتی میتونی یکی دیگه بسازی.اونم توی این دنیای بزرگ وب که اونقدر هاست وبلاگ زیاده که سرت سوت میکشه.بهترین  وبلاگ رو بلاگر میده   که چون در خارج از ایران و در بلاد کفر آمریکا واقع شده دل آدم کاملا امنه که دست هیچکی بهت نمیرسه.اما در کل و بعد از این همه بازاریابی که واسه پارسی بلاگ کردم باید یگم واسه کسایی که ذوق نوشتن دارند یه همچین جاهایی واسه شروع کردن خوبه .البته با در نظر داشتن مسایل بالا.پس به قول معروف یا علی.